در تایوان رسم عجیب و غریبی وجود دارد. قبل از جشنهای سال نو، رئیس بعضی ادارات و شركتها جشنی ترتیب داده و تمام كارمندان را به شام دعوت میكند و البته هدیهای برای هر كس در نظر گرفته میشود اما عجیب این است كه روی یك میز گردان یك مرغ سرخ شده قرارداده میشود و سپس میز توسط رئیس چرخانده میشود. زمانی كه میز متوقف شود كسی كه سرمرغ روبهروی او قرارداشته باشد سال بعد از شركت اخراج خواهدشد.
در تایوان رسم عجیب و غریبی وجود دارد. قبل از جشنهای سال نو، رئیس بعضی ادارات و شركتها جشنی ترتیب داده و تمام كارمندان را به شام دعوت میكند و البته هدیهای برای هر كس در نظر گرفته میشود اما عجیب این است كه روی یك میز گردان یك مرغ سرخ شده قرارداده میشود و سپس میز توسط رئیس چرخانده میشود. زمانی كه میز متوقف شود كسی كه سرمرغ روبهروی او قرارداشته باشد سال بعد از شركت اخراج خواهدشد.
واژه ی دوستت دارم برای عظمت و شکوه قلب مهربانت
چقدر بی رنگ است وقتی تو سرچشمه ی تمام خوبی ها هستی . . .
. . .
اس ام اس ابراز علاقه – پیامک ابراز محبت, اس ام اس ابراز علاقه,
پیامک ابراز محبت, اس ام اس ابراز عشق و علاقه, پیامک ابراز عشق و علاقه,
اس ام اس با موضوع عشق, اس ام اس محبت, پیامک محبت, دوستت دارم,
اس ام اس دوستت دارم, پیامک دوستت دارم, اس ام اس دوست داشتن,
پیامک دوست داشتن
. . .
.
.
.
تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم . . .
.
.
.
مثل ایرانسل خرابتم
مثل ۹۱۹ همراهتم
مثل ۹۱۲ رفیق با کلاستم !
.
واژه ی دوستت دارم برای عظمت و شکوه قلب مهربانت
چقدر بی رنگ است وقتی تو سرچشمه ی تمام خوبی ها هستی . . .
. . .
اس ام اس ابراز علاقه – پیامک ابراز محبت, اس ام اس ابراز علاقه,
پیامک ابراز محبت, اس ام اس ابراز عشق و علاقه, پیامک ابراز عشق و علاقه,
اس ام اس با موضوع عشق, اس ام اس محبت, پیامک محبت, دوستت دارم,
اس ام اس دوستت دارم, پیامک دوستت دارم, اس ام اس دوست داشتن,
پیامک دوست داشتن
. . .
.
.
.
تو ناخدای عشقی ، من ساحلی غریبم / لنگر بزن مسافر ، من خاک هر رفیقم . . .
.
.
.
مثل ایرانسل خرابتم
مثل ۹۱۹ همراهتم
مثل ۹۱۲ رفیق با کلاستم !
.
یک پیرزن چینی دوکوزۀ آب داشت که آنها را به دو سر چوبی که روی دوشش می گذاشت ، آویخته بود و از این کوزه ها برای آوردن آب از جویبار استفاده می کرد.
یکی از این کوزه ها ترک داشت ، در حالی که کوزه دیگر بی عیب و سالم بود و همۀ آب را در خود نگه می داشت.
هر بار که زن پس از پرکردن کوزه ها ، راه دراز جویبار تا خانه را می پیمود ، آب از کوزه ای که ترک داشت چکه می کرد و زمانی که زن به خانه می رسید ، کوزه نیمه پر بود.
دو سال تمام ، هر روز زن این کار را انجام می داد و همیشه کوزه ای که ترک داشت ، نیمی از آبش را در راه از دست می داد.
البته کوزۀ سالم و بدون ترک خیلی به خودش می بالید. ولی بیچاره کوزۀ ترک دار از خودش خجالت می کشید .
از عیبی که داشت و از این که تنها نیمی از وظیفه ای را که برایش در نظر گرفته بودند ، می توانست انجام دهد.
تعداد صفحات : 109
سینما در ...
سلام وقت بخیر اگه ...
باسلام خدمت شما مدیر ...
با سلام خدمت شما این ...
با سلام خدمت شما مدیر ...
با سلام خدمت شما مدیر ...
تبليغات | X | |
|