کودکی که آماده تولد بود نزد خدا رفت و از او پرسید: “میگویند فردا شما مرا به زمین میفرستید، اما من به این کوچکی و بدون هیچ کمکی چگونه میتوانم برای زندگی به آنجا بروم؟” خداوند پاسخ داد: “از میان تعداد بسیاری از فرشتگان، من یکی را برای تو در نظر گرفتهام. او از تو نگهداری خواهد کرد.” اما کودک هنوز مطمئن نبود که میخواهد برود یا نه: “اما اینجا در بهشت، من هیچ کار جز خندین و آواز خواندن ندارم و اینها برای شادی من کافی هستند.” خداوند لبخند زد: “فرشته تو برایت آواز میخواند، و هر روز به تو لبخند خواهد زد . تو عشق او را احساس خواهی کرد و شاد خواهی بود.” کودک ادامه داد: “من چطور می توانم بفهمم مردم چه میگویند وقتی زبان آنها را نمی دانم؟” خداوند او را نوازش کرد و گفت: “فرشتة تو، زیباترین و شیرینترین واژههایی را که ممکن است بشنوی در گوش تو زمزمه خواهد کرد و با دقت و صبوری به تو یاد خواهد داد که چگونه صحبت کنی.” کودک با ناراحتی گفت: “وقتی میخواهم با شما صحبت کنم، چه کنم؟”
استانداری تهران می گوید از شهروندان نظرسنجی کرده و نتایج نشان می دهد مردم هم موافق ادامه طرح زوج و فرد هستند، ولی هنوز تصمیمی در این مورد گرفته نشده است
استانداری تهران می گوید از شهروندان نظرسنجی کرده و نتایج نشان می دهد مردم هم موافق ادامه طرح زوج و فرد هستند، ولی هنوز تصمیمی در این مورد گرفته نشده است
مردي در هنگام رانندگي، درست جلوي حياط يك تيمارستان پنچر شد و مجبورشد همان جا به تعويض لاستيك بپردازد. خيلي فكر جالب و هوشمندانه اي داشتي. من اينجام چون ديوانه ام. ولي احمق كه نيستم
هنگامي كه سرگرم اين كار بود، ماشين ديگري به سرعت از روي مهره هاي چرخ كه در كنار ماشين بودند گذشت و آن ها را به درون جوي آب انداخت و آب مهره ها را برد.
مرد حيران مانده بود كه چه كار كند.
تصميم گرفت كه ماشينش را همان جا رها كند و براي خريد مهره چرخ برود.
در اين حين، يكي از ديوانه ها كه از پشت نرده هاي حياط تيمارستان نظاره گر اين ماجرا بود، او را صدا زد و گفت:
از ٣ چرخ ديگر ماشين، از هر كدام يك مهره بازكن و اين لاستيك را با ٣ مهره ببند و برو تا به تعميرگاه برسي.
آن مرد اول توجهي به اين حرف نكرد ولي بعد كه با خودش فكر كرد ديد راست مي گويد و بهتر است همين كار را بكند.
پس به راهنمايي او عمل كرد و لاستيك زاپاس را بست.
هنگامي كه خواست حركت كند رو به آن ديوانه كرد و گفت:
پس چرا توي تيمارستان انداختنت؟
ديوانه لبخندي زد و گفت:
مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام ...
- باشه .
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من جیش دارم
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام
- باشه
- مامان
مامان
- بعله ؟
- من می خوام به دنیا بیام ...
- باشه .
- مامان
- بعله ؟
- من شیر می خوام
- باشه
- مامان
- بعله ؟
- من جیش دارم
- خب
- مامان
- بعله ؟
- من سوپ خرچنگ می خوام
- چشم
- مامان
- بعله ؟
- من ازون لباس خلبانیا می خوام
- باشه
- مامان
من دارم چهارشنبه می رم، فکر نکنم دیگه همدیگر رو ببینیم منو فراموش نکن و به خاطر تمام بدی هام منو ببخش از طرف پاییز ! یلدا مبارک . . . . . بین چگونه قناری ز شوق می لرزد / نترس از شب یلدا بهار آمدنی است . . توی سرمای این شب طولانی به فکر بی خانه مان هایی که چشم میزنند زودتر صبح بشه هم هستی ؟
من دارم چهارشنبه می رم، فکر نکنم دیگه همدیگر رو ببینیم منو فراموش نکن و به خاطر تمام بدی هام منو ببخش از طرف پاییز ! یلدا مبارک . . . . . بین چگونه قناری ز شوق می لرزد / نترس از شب یلدا بهار آمدنی است . . توی سرمای این شب طولانی به فکر بی خانه مان هایی که چشم میزنند زودتر صبح بشه هم هستی ؟
کلاغ پیری تکه پنیری دزدید و روی شاخه درختی نشست. روباه گرسنه ای که از زیر درخت می گذشت، بوی پنیر شنید، به طمع افتاد و رو به کلاغ گفت: ای وای تو اونجایی! این حرفهای مسخره را رها کن! روباه گفت: ممنونت می شوم ، بخصوص که خیلی گرسنه ام ، اما من واقعاً عاشق صدایت هم هستم. کلاغ گفت: باز که شروع کردی! روباه دهانش را باز باز کرد.
می دانم صدای معرکه ای داری!
چه شانسی آوردم!
اگر وقتش را داری کمی برای من بخوان …
کلاغ پنیر را کنار خودش روی شاخه گذاشت و گفت:
اما چون گرسنه نیستم حاضرم مقداری از پنیرم را به تو بدهم.
اگر گرسنه ای جای این حرفها دهانت را باز کن، از همین جا یک تکه می اندازم که صاف در دهانت بیفتند.
یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت. ======================= عمرتون صد شب یلدا دلتون قدر یه دنیا توی این شبهای سرما یادتون همیشه با ما دل خوش باشه نصیبت غم بمونه واسه فردا
یلدایتان مبارک.
1-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب میشود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.
2-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق میورزد.
3-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم میکند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش میدارد ، به آن زن اجازه میدهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.
4-وقتی زنی عاشق میشود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر میرسد.
5-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن میبخشاید.
6-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.
7-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.
8-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس میکنند و بعد به کیمیای جسم پی میبرند.
1-یک زن هرگز از ابراز عشقهای مرد زندگیش خسته نخواهد شد.به زبان آوردن دوستت دارم موجب میشود که زن به عشق واقعی مرد زندگیش پی ببرد و آن را احساس کند.
2-یک زن به دریافت عاشقانه چند شاخه گل ، هدایای کوچک و ابراز عشقهای بی اختیار ، عشق میورزد.
3-زمانی که مردی به زنی چند شاخه گل تقدیم میکند و یا یادداشت های عاشقانه اش را نثارش میدارد ، به آن زن اجازه میدهد تا بداند تا چه اندازه منحصر به فرد است.
4-وقتی زنی عاشق میشود ، احساس زیبایی و زنانگی در او به چندین برابر میرسد.
5-نوازش یک زن به او قدرت و انگیزه برای زندگی کردن میبخشاید.
6-یک زن همیشه دوست دارد از عشق همسرش نسبت به خودش مطمئن شود.
7-پیش از اینکه زنی قادر به احساس عمیق برقراری رابطه جسمانی باشد ، به احساس عشق ، نوازش و ملاطفت نیاز دارد.
8-زنان ابتدا کیمیای روح و عاطفه را احساس میکنند و بعد به کیمیای جسم پی میبرند.
تعداد صفحات : 169
سینما در ...
سلام وقت بخیر اگه ...
باسلام خدمت شما مدیر ...
با سلام خدمت شما این ...
با سلام خدمت شما مدیر ...
با سلام خدمت شما مدیر ...
تبليغات | X | |
|